وقتی خدا بخواهد...قسمت دوم
03 خرداد 1400 توسط زينب صالحي هاردنگي
بعد از عروسی همه کنجکاو بودند که آسیه هم از زندگی راضی است یا نه برای همین هر شب یک نفر این عروس و داماد را به خانه اش دعوت کرد اما هادی آنقدر خوش اخلاق و مردمی بود که همه شیفته اش می شدند و به انتخاب آسیه و پدرش احسنت می گفتند چند ماهی از وصلت آنها… بیشتر »