مصلحت دوست قسمت 16
17 اردیبهشت 1400 توسط زينب صالحي هاردنگي
حالا محمدعلی کمی روبراه شده بود انقدری که دیگر بدون ویلچر و عصا هم می توانست راه برود یکی از دوستان نزدیکش برایش یک شغل خوب پیدا کرد او هم یکی دو ماه رفت وقتی دوباره وضع مالیش کمی بهتر شد با ریحانه تماس گرفت و خواست به حرف پدرش گوش ندهد و با او… بیشتر »