زیبایی های زندگی

خاطرات زیبای زندگی
  • خانه 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

قسمت دوم عید کودکی هایم

27 اسفند 1398 توسط زينب صالحي هاردنگي

قسمت دوم
#به_قلم_خودم
#من_و_عید_و_خاطرات_کودکی
کوچه ای که خانه ی ننه جان انجا بود با همه جا فرق داشت
درب چوبی خانه اش و کوچه ی همیشه تمیز و اب جارو شده اش و ان بوی خاک نم دار نوید تازگی و عید داشت
من و ابوالفضل تمام مسیر را مسابقه می دادیم وقتی به درب همیشه باز ننه جان می رسیدیم با صدا و جیغ خبرش می کردیم که ننه جان ما امدیم
او هم قربان صدقه مان می رفت و با اغوش باز و دستان مهربانش پذیرای ما بود
سبک چیدمان سفره هفت سین ننه جان با همه فرق داشت اصلا محدودیتی برای خود قائل نبود علاوه بر سین های معمول هر جا سین کم می اورد سیخ، ساعت، سینی، سماور هم جزو هفت سینش می شد
شاید خیلی ها مسخره می کردند اما ننه جان معتقد بود ادم باید از هر چه دارد استفاده کند و دنبال تکلف نباشد
خلاصه دور هفت سین می نشستیم و ننه جان از ما پذیرایی می کرد اخر دست هم قران قدیمی و رنگ و رو رفته اش را با دستان لرزانش باز می کرد و از پولهای متبرک شده با قران به ما عیدی می داد
این اولین عیدی ما می شد و الحق ننه جان دستش برای ما خوب بود و تا اخر عید کلی عیدی جمع می کردیم
بعد از عیدی تا بزرگترها با هم گپی بزنند می امدیم داخل حیاط و از باغچه ی نقلی ننه جان که ان روزها درختانش سبز میشد و شکوفه های سفید و کوچکش خودنمایی می کرد بازی می کردیم
ما اغلب اولین مهمانان عید ننه جان بودیم و بعد از ما خانه ی ننه جان انقدر شلوغ می شد و رفت و امدها ادامه داشت که جایی برای ما نبود

1584463845unnamed_1_.gif

zendegi
مطلب قبلی
مطلب بعدی
 2 نظر

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت

نظر از: شیدا صدیق «دین آرامشبخش» [عضو] 
  • دین آرامش بخش ما
5 stars

بسیار عالی زینب عزیزم
حال و هوای عیدهای مادربزرگی اون هفت سین های هفته بیجاری ولی ساده و پاک اون دست پر برکت
دلم باز شد ممنون عزیزم

1398/12/28 @ 07:47
پاسخ از:  
  • یارب از ابر هدایت برسان بارانی
  • زیبایی های زندگی
  • از کتابی که خوانده ام
  • انچه از ما منتشر شد

سلام ممنون
هفته بیجاری یعنی چی؟

1398/12/28 @ 08:35


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        

زیبایی های زندگی

زندگي صحنه ي يكتاي هنرمندي ماست هر كسي نغمه ي خود خواند واز صحنه رود صحنه پيوسته بجاست اي خوش ان نغمه كه مردم بسپارند به ياد

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • حشره ی کوچکی که مامور خدا بود
  • حلزون باشیم
  • خدای من
  • داستان
  • داستان
  • داستان
  • داستان واقعی(قسمت اول)
  • دومین داستان دنباله دار
  • سومین داستان دنباله دار(وقتی خدا بخواهد)
  • شعر منتظرم منتظر واقعی این همه را دارم و باور نکن
  • من و عید بچگیام
  • من و عید بچگیام
  • چهارمین داستان دنباله دار (زندگی باید کرد...)
  • گاهی وقتها

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس