قسمت سوم
28 اسفند 1398 توسط زينب صالحي هاردنگي
#به_قلم_خودم #من_و_عید_و_خاطرات_کودکی از اول عید از این خانه به ان خانه میشدیم و حسابی عیدی جمع می کردیم اما به محض ورود به خانه همه ی عیدی ها را مادرم می گرفت و می رفت انگار نه انگار که از ماست شوهر خاله ام مینی بوس داشت و روز اول عید با ان از شهر می… بیشتر »