زیبایی های زندگی

خاطرات زیبای زندگی
  • خانه 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

مصلحت دوست قسمت 15

15 اردیبهشت 1400 توسط زينب صالحي هاردنگي

یک روز حال محمدعلی خیلی بد شد خانه هم پر بود از مهمانهایی که برای دیدنش امده بودند 

دکتر اوردند بالای سرش بعد از بررسی دکتر به مادرش گفت : پسرت درد پا ندارد که بی تابی می کند به او مواد برسانید 

این حرف دکتر مثل پتکی بر سر عمه خانم نشست چقدر گریه کرد و محمدعلی را ناسزا گفت 

همه شنیده بودند و این حرف را به گوش پدر ریحانه رساندند شب عمه خواست خودش بگوید که پدر ریحانه همه چیز را می دانست 

برای او همان روز تصادف مساله ی محمدعلی تمام شده بود 

انگار همه دست به دست هم داده بودند تا محمدعلی را بیچاره کنند 

عمه خانم هر چه کرد که پدر ریحانه در این وضع همه چیز را بهم نزند حریف نشد محمدعلی خود زنگ زد اما هیچکس حاضر نشد حرفش را بشنود 

ان شب بیش از همیشه دردهایش زیاد شده بود انقدر که حتی تزریق بیهوشی هم برایش کارساز نبود 

انقدر گریه زاری کرد تا بالاخره اخر شب خوابید 

پدر ریحانه هیچگونه راضی نشد تا ان دو با هم ازدواج کنند تمام هدیه ها و انگشتر نشان را برگرداند  

وقتی هدیه ها برگشت امید محمدعلی هم به نا امیدی تبدیل شد 

شش ماه گذشت و حال محمدعلی از نظر روحی که نه ولی جسمی کمی رو به بهبود می رفت

منتظر قسمتهای بعدی باشید…

zendegi
مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

کلیدواژه ها: به قلم خودم داستان دنباله دار محمدعلی و ریحانه مصلحت دوست قسمت 15

موضوعات: بدون موضوع, دومین داستان دنباله دار لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

زیبایی های زندگی

زندگي صحنه ي يكتاي هنرمندي ماست هر كسي نغمه ي خود خواند واز صحنه رود صحنه پيوسته بجاست اي خوش ان نغمه كه مردم بسپارند به ياد

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • حشره ی کوچکی که مامور خدا بود
  • حلزون باشیم
  • خدای من
  • داستان
  • داستان
  • داستان
  • داستان واقعی(قسمت اول)
  • دومین داستان دنباله دار
  • سومین داستان دنباله دار(وقتی خدا بخواهد)
  • شعر منتظرم منتظر واقعی این همه را دارم و باور نکن
  • من و عید بچگیام
  • من و عید بچگیام
  • چهارمین داستان دنباله دار (زندگی باید کرد...)
  • گاهی وقتها

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس