زیبایی های زندگی

خاطرات زیبای زندگی
  • خانه 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

مصلحت دوست قسمت یازدهم

04 اردیبهشت 1400 توسط زينب صالحي هاردنگي

محمدعلی بعد از ان ماجرا بسیار خسته و پژمرده شد انقدر در خود و افکارش فرو رفت که تنها راه ارامش را برگشت به سمت مواد دید 

با ریحانه هم خوب نبود دائم حرفها و عقایدش را مسخره می کرد و کارهای پدرش را همچون پتکی بر سر او می کوبید 

انگار بیش از پیش عوض شده بود دیگر کمتر با ریحانه تماس می گرفت و از ناراحتی کار و بارش هم داشت از دست میداد 

دو هفته از این ماجرا گذشته بود و ریحانه هم وضعی بهتر نداشت ولی ایمان درونیش او را به سمت نماز و قران می برد انقدر که ارامش پیدا می کرد و اخلاق محمدعلی و پدر برایش قابل تحمل میشد 

دیگر با محمدعلی هم درددل نمی کرد و تنها راز دلش را برای خدایش می گفت و شبها در تاریکی شب با گریه بود که خوابش میبرد

یک روز تلفن خانه زنگ زد بله عمه خانم بود هراسان و بی تاب و و از تصادف محمد علی خبر میداد وفعلا در بیمارستان بستری بود 

ریحانه با همه ی دلخوری هایش وقت شنیدن بی تاب شد و خواست اماده شوند و به دیدنش بروند 

پدر و مادرش هم اماده شدند و راه افتادند و ریحانه هم 

اما وقت بیرون رفتن ناگهان پدر با حالت تندی ریحانه را نهیب زد که باید برگردد و خودشان تنها رفتند 

ریحانه دل شکسته تر از قبل روی پله ها مات و گریان نشسته بود شاید یک ساعتی می شد و جز گریه کاری از دستش بر نمی امد

منتظر قسمتهای بعدی باشید…

zendegi
مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

کلیدواژه ها: به قلم خودم تصادف ریحانه محمدعلی

موضوعات: بدون موضوع, دومین داستان دنباله دار لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

زیبایی های زندگی

زندگي صحنه ي يكتاي هنرمندي ماست هر كسي نغمه ي خود خواند واز صحنه رود صحنه پيوسته بجاست اي خوش ان نغمه كه مردم بسپارند به ياد

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • حشره ی کوچکی که مامور خدا بود
  • حلزون باشیم
  • خدای من
  • داستان
  • داستان
  • داستان
  • داستان واقعی(قسمت اول)
  • دومین داستان دنباله دار
  • سومین داستان دنباله دار(وقتی خدا بخواهد)
  • شعر منتظرم منتظر واقعی این همه را دارم و باور نکن
  • من و عید بچگیام
  • من و عید بچگیام
  • چهارمین داستان دنباله دار (زندگی باید کرد...)
  • گاهی وقتها

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس