هر کسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش.....قسمت29
علی حسابی مشغول بود
او علاوه برکارهای کتابخانه سخت مشغول حفظ قران بود و حالا فقط مانده بود جزء سی که او در فضای سکوت و پر ارامش کتابخانه به خوبی ان را انجام میداد و خواندن و حفظ قران ارامش عجیبی در او ایجاد می کرد
مخصوصا در ان روز که افسر جوانی وارد کتابخانه شد و یک کتاب که قبلا امانت گرفته بود را پس داده و مشغول پیدا کردن کتاب جدید بود
علی در حالیکه کتابهای دیگر را درون قفسه ها جای میداد چشمش به کتابی افتاد که ان افسر قبلا امانت گرفته بود این کتاب را داخل قفسه نگذاشت و با خود تا سر میز برد
کتاب در مورد قوانین بازرسی و جرائم بود
بعد در حالیکه با کنجکاوی ان را ورق می زد با خود گفت: خوب است به قسمت قتل بروم و موارد قانونی ان را بخوانم
همینطور که یک یک لایحه ها و قوانین را مرور می کرد رسید به یک قسمتی و لحظاتی روی ان خشکش زد
در ماده ٢٠٨ آیین نامه اجرایی سازمان زندانها به زندانیان كه در مدت تحمل كیفر در زمینه حفظ و درك مفاهیم قرآن كریم و نهج البلاغه ،فراگیری احكام واعتقادات دینی , فعالیت های آموزشی , فرهنگی , هنری و ورزشی توفیقاتی بدست آوردند به تشخیص مسئول فرهنگی و موافقت رئیس زندان به ترتبیب زیر مرخصی تشویقی اعطاء خواهد شد. الف ـ برای حفظ هر جزء از قرآن كریم هفت روز ب ـ برای قبولی در هر دوره نهضت سواد آموزی و سایر موارد فوق الذكر پنج روز..
حفظ قرآن یکی از شرایط تخفیف حکم و یا عفو محسوب می شود ، حفظ قرآن از جمله امتیازاتی است که افراد با جرایم مختلف می توانند از آن استفاده کنند اما این امر ابتدا برای عفو باید در کمیسیون عفو استان و کشور بررسی شود پس از آن در صورت وجود شرایط مناسب به رئیس قوه ی قضائیه ارجاع می شود و در نهایت حکم نهایی در پایان باید به تایید رهبری برسد
افسر که کتاب مورد نظرش را یافته و حالا امده جلوی میز علی را حیران و مات می بیند
از علی پرسید: چه شده حالت خوب است؟وبا عجله لیوان ابی را از روی میز برداشت و کمی از ان را کف دستش ریخته به صورت علی پاشید و علی که یکباره به خود امده بود با دیدن افسر زد زیر گریه و با حالت بغض از او خواست در مورد این قانون برایش توضیح دهد
افسر ابتدا با تعجب کتاب را گرفت و بعد از مطالعه با صدای بلندی خندید و گفت الحق که تو همان علی باهوش همیشه هستی
اتفاقا من بعد از شنیدن جریان تو امدم این کتاب را بردم تا همین چیزی که الان تو یافتی را پیدا کنم اما متاسفانه به علت مشغله ی کاری نشد و چون اتمام وقت امانت بود نگاهی سرسری انداختم ولی پیدا نکردم
حالا هم خوشحالم که خودت ان را پیدا کردی
بعد هم مفصل در مورد این ماده ی قانونی برای او صحبت کرد
علی ان شب را تا صبح از خوشحالی نخوابید
باز هم قران ارامش را به او هدیه می داد
✍منتظر ماجراهای بعدی باشید…