زیبایی های زندگی

خاطرات زیبای زندگی
  • خانه 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

مصلحت دوست قسمت یازدهم

04 اردیبهشت 1400 توسط زينب صالحي هاردنگي
محمدعلی بعد از ان ماجرا بسیار خسته و پژمرده شد انقدر در خود و افکارش فرو رفت که تنها راه ارامش را برگشت به سمت مواد دید  با ریحانه هم خوب نبود دائم حرفها و عقایدش را مسخره می کرد و کارهای پدرش را همچون پتکی بر سر او می کوبید  انگار بیش از پیش عوض شده… بیشتر »
 نظر دهید »

مصلحت دوست قسمت دهم

03 اردیبهشت 1400 توسط زينب صالحي هاردنگي
یکبار محمدعلی با روحانی محل صحبت کرد و اوضاع خود را شرح داد  او هم قبول کرد برای صحبت با پدر ریحانه اقدام کند قبل از امدن حسابی در مورد پدر ریحانه تحقیق کرد و فهمید او مرد متدینی است و از این لحاظ خوشحال شد چرا که او را منطقی تصور می کرد وبرای همین با… بیشتر »
 نظر دهید »

مصلحت دوست قسمت نهم

01 اردیبهشت 1400 توسط زينب صالحي هاردنگي
همه مطمئن بودند نشان کرده ی محمدعلی برای عید می اید خانه ی انها برای همین خواهر برادرها هم حسابی خانه تکانی کردند و هم هدیه گرفتند محمدعلی هم خیلی چیزها گرفته بود یک گوشی موبایل و سیم کارت، چندین لباس زیباان هم شیک و امروزی، روسری های متناسب با لباسها… بیشتر »
 1 نظر

مصلحت دوست قسمت هفتم

30 فروردین 1400 توسط زينب صالحي هاردنگي
محمدعلی حالا دیگر برای ازدواج مصمم شده بود انقدر به این و ان متوسل شد و انقدر این و ان را فرستاد تا بالاخره توانست با ان همه دوندگی برای ریحانه انگشتری را به عنوان نشان بفرستد اما خودش اجازه ی ورود به خانه ی دایی را نداشت قرار شد شب تولد ریحانه بروند و… بیشتر »
 1 نظر

مصلحت دوست قسمت ششم

29 فروردین 1400 توسط زينب صالحي هاردنگي
چند ماهی گشت و مادر بزرگشان از دنیا رفت  همه ی فامیل جمع شدند خانه ی عموی بزرگتر و این موقعیت خوبی بود تا ان دو همدیگر را در ان مراسم ببینند اما پدر ریحانه و برادرش سر مراسم و… دعوایشان شد و پدر ریحانه به انجا نمی رفت و فقط به مسجد برای انجام… بیشتر »
 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • ...
  • 5
  • ...
  • 6
  • 7
  • 8
  • ...
  • 9
  • ...
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 15
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

زیبایی های زندگی

زندگي صحنه ي يكتاي هنرمندي ماست هر كسي نغمه ي خود خواند واز صحنه رود صحنه پيوسته بجاست اي خوش ان نغمه كه مردم بسپارند به ياد

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • حشره ی کوچکی که مامور خدا بود
  • حلزون باشیم
  • خدای من
  • داستان
  • داستان
  • داستان
  • داستان واقعی(قسمت اول)
  • دومین داستان دنباله دار
  • سومین داستان دنباله دار(وقتی خدا بخواهد)
  • شعر منتظرم منتظر واقعی این همه را دارم و باور نکن
  • من و عید بچگیام
  • من و عید بچگیام
  • چهارمین داستان دنباله دار (زندگی باید کرد...)
  • گاهی وقتها

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس