زیبایی های زندگی

خاطرات زیبای زندگی
  • خانه 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

هر کسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش.....قسمت 18

24 بهمن 1399 توسط زينب صالحي هاردنگي

داستان ان روز حسابی فکر علی را به خود مشغول کرده بود 

انگار تشنگی عجیبی به جانش افتاده بود هر وقت به خود می امد نشسته بود پای صحبتهای حاج اقا و ان طلبه هم از انجایی که در مورد علی و دوستانش اطلاعاتی داشت انچه مورد نیاز انها بود می گفت 

کم کم حرفهای حاج اقا تاثیر خودش را گذاشت و علی کم کم از رفتن به باغهای مردم منصرف شد 

هر وقت دوستانش او را برای تفریح و گردش صدا می زدند او اما تصمیم خودش را گرفته بود 

هر چند مدرسه را ادامه نمی داد اما روی زمین پدری که به او ارث رسیده بود کار می کرد یکی از اهالی هم به پیشنهاد حاج اقا او را برای بنایی با خود می برد 

علی این روزها مثل یک مرد کار می کرد و گل سیما از این بابت خدارا شاکر بود 

نان حلال و اخلاق ارام او ارامش زیادی را در خانه حکم فرما می کرد 

دیگر از بی قراری هایش خبری نبود انقدر شبها خسته ی کار می شد که به محض خوردن شام به خوابی عمیقی فرو می رفت 

حاج اقا هم در ایام تعطیل برای او برنامه های زیادی داشت تا خستگی یک هفته را ازتنش بیرون اورد 

علی هر چند نوجوانی 16 ساله بود اما از نظر قدرت بدنی قوی بود و این باعث می شد در تمام مسابقات و کارها از دیگران پیشی بگیرد

روزهای شاد گل سیما شروع شده بود و او خدارا از این بابت بسیار شاکر بود …

✍منتظر قسمتهای بعدی باشی…

zendegi
مطلب قبلی
مطلب بعدی
 2 نظر

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

کلیدواژه ها: به قلم خودم تصمیم درست حاج اقا داستان دنباله دار علی قسمت 18

موضوعات: بدون موضوع, داستان لینک ثابت

نظر از: اله‌صوفی [بازدید کننده]
اله‌صوفی
5 stars

الحمدلله

1399/11/25 @ 15:46
پاسخ از:  
  • یارب از ابر هدایت برسان بارانی
  • زیبایی های زندگی
  • از کتابی که خوانده ام
  • انچه از ما منتشر شد

سلام ممنون بابت بودنت دوست زیزم

1399/11/25 @ 19:59


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

زیبایی های زندگی

زندگي صحنه ي يكتاي هنرمندي ماست هر كسي نغمه ي خود خواند واز صحنه رود صحنه پيوسته بجاست اي خوش ان نغمه كه مردم بسپارند به ياد

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • حشره ی کوچکی که مامور خدا بود
  • حلزون باشیم
  • خدای من
  • داستان
  • داستان
  • داستان
  • داستان واقعی(قسمت اول)
  • دومین داستان دنباله دار
  • سومین داستان دنباله دار(وقتی خدا بخواهد)
  • شعر منتظرم منتظر واقعی این همه را دارم و باور نکن
  • من و عید بچگیام
  • من و عید بچگیام
  • چهارمین داستان دنباله دار (زندگی باید کرد...)
  • گاهی وقتها

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس