زیبایی های زندگی

خاطرات زیبای زندگی
  • خانه 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

هر کسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش.....قسمت21

26 بهمن 1399 توسط زينب صالحي هاردنگي

روز مادر نزدیک بود و علی درفکر بهترین هدیه بود 

هرچه نگاه کرد چیزی به ذهنش نرسید شب که از سرکار برگشت سریع شام را خورد و در جمع کردن و شستن ظرفها کمک داد 

خسته به رختخواب رفت و انقدر به کادوی روز مادر فکر کرد تا خوابش برد

صبح وقتی بیدار شد مثل دیشب حسابی در کارها کمک داد و بعد به سرکار رفت اما فکر خرید کادو او را راحت نمی کذاشت 

از صاحب کارش اجازه گرفت و به جای کار رفت به شهر از این مغازه به ان مغزه تا بالاخره یک جفت گوشواره به چشمش قشنگ امد و ان راخرید

ان را در جعبه کادوی صرتی رنگ با لبه های طلایی و روبان قرمز پیچید و در پاکت کاغذی گلدار زیبایی گذاشت و حالا خیالش از کادوی روز مادر راحت بود 

در راه یک جعبه شیرینی تر هم گرفت و سریع خود را رساند ترمینال 

داخل ماشین شد هنوز اتوبوس پرنشده بود از پله ها بالا رفت و در صندلی تکی وسط اتوبوس نشست داشت از پنجره بیرون را تماشا می کرد جمعیت فراوانی که در حال رفت و امد بودند مردی وارد اتوبوس شد روسری های رنگارنگ زیبا می فروخت علی بادیدن روسری ها یکی از ان گلدارهای مادر پسندش را جدا کرد و خرید 

کم کم اتوبوس هم پر شد و راه افتاد علی نفس عمیقی کشید

موقعی که رسید روستا خود را سریع به سرکار رساند و وسایل همراهش را به صاحبکارش داد تا موقع برگشتن از او بگیرد 

وقت کار که تمام شد وسایلش را تحویل گرفت 

امد خانه با دست پر و روی خندان مادر که از دیدن کادو و شیرینی تعجب کرده بود و هم خوشحال علی را در اغوش کشید 

ان شب تا وقت خواب خانه از خنده ها و صحبتهای انها جانی تازه گرفته بود 

فردا صبح روز مادر بود ولی علی شب میلاد برای مادرش جشن گرفته بود 

خیلی زود بساط شادی را جمع کردند و خوابیدند چون علی باید ساعت 4 صبح برای ابیاری بیدار می شد 

✍منتظر قسمتهای بعدی باشید….

 

zendegi
مطلب قبلی
مطلب بعدی
 2 نظر

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(2)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
2 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

کلیدواژه ها: به قلم خودم داستان دنباله دار روز مادر علی قسمت21 گل سیما

موضوعات: بدون موضوع, داستان لینک ثابت

نظر از: اله‌صوفی [بازدید کننده]
اله‌صوفی
5 stars

سلام
منتظر ادامه‌ش هستم

1399/11/28 @ 11:14
پاسخ از:  
  • یارب از ابر هدایت برسان بارانی
  • زیبایی های زندگی
  • از کتابی که خوانده ام
  • انچه از ما منتشر شد
5 stars

سلام بانو ممنون بخاطر همراهی گرم و صمیمانه ات

1399/11/28 @ 21:47


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

زیبایی های زندگی

زندگي صحنه ي يكتاي هنرمندي ماست هر كسي نغمه ي خود خواند واز صحنه رود صحنه پيوسته بجاست اي خوش ان نغمه كه مردم بسپارند به ياد

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • حشره ی کوچکی که مامور خدا بود
  • حلزون باشیم
  • خدای من
  • داستان
  • داستان
  • داستان
  • داستان واقعی(قسمت اول)
  • دومین داستان دنباله دار
  • سومین داستان دنباله دار(وقتی خدا بخواهد)
  • شعر منتظرم منتظر واقعی این همه را دارم و باور نکن
  • من و عید بچگیام
  • من و عید بچگیام
  • چهارمین داستان دنباله دار (زندگی باید کرد...)
  • گاهی وقتها

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس