مصلحت دوست قسمت هشتم
31 فروردین 1400 توسط زينب صالحي هاردنگي
یکبار روبروی پدر نشست و رک و راست حرف دلش را زد از غصه هایش گفت از دلواپسی هایش برای اینده ای مبهم بعد روبه پدر کرد و از او خواست اگر فکر می کند محمدعلی به درد او نمی خورد او را رد کند و اگر واقعا شایسته است زودتر تکلیف هردو را روشن کند پدر بی تفاوت تر… بیشتر »